یعقوب یسنا
شاید هیچگاه به اینکه زن چرا حرام میشود مرد نه؟ فکر نکرده باشیم؛ زیرا تصور ما این است، اینکه زن حرام میشود از بدیهیات است، نیاز به فکر ندارد. اما معنای اینکه زن حرام میشود از کجا میآید؟ طبعاً در قضاوتهای اخلاقی جامعه، فرهنگ مسلط تأثیر خود را دارد. فرهنگ مسلط در جامعهی ما فرهنگ مردسالار است. در فرهنگ مردسالار، احساسات، خواست و عواطف مردمحور فرهنگ است و هر چیز دیگر بنابه این محور، معنادار میشود.
اینکه زن میتواند بنابه اتفاقهایی حرام شود؛ ارتباط به جایگاه فرهنگی مردان در جامعه میگیرد. زن بنابه این دیدگاه فقط متاع جنسی و غذای مرد در نظر گرفته میشود. چنانکه غذا میتواند حرام شود، زن نیز میتواند حرام شود. چرا؟ برای اینکه زن در چنین دیدگاه فرهنگی تا وقتی اهمیت دارد که در طبع و ذایقهی مرد حلال و معتبر به نظر برسد؛ در غیر آن اهمیت بشری و ذاتی مخصوص به خود را ندارد. اگر از طبع و ذایقه و از نظر مرد افتاد، اعتبار و اهمیت خانوادگی خود را از دست میدهد.
چرا به انسان به خصوص به زن نگاه حلال و حرام وجود داشته باشد؟ این نگاه به چه منظوری صورت میگیرد؟ این نگاه از برداشت مناسبات جنسی فرهنگ مردسالارانه ناشی میشود. زن در فرهنگ مناسبات جنسی مردسالارانه، طمع و لقمهی جنسی مرد است. زن در این مناسبات، هویت جنسی فعالِ مختص به خود ندارد. بنابراین هر گونه هویت زن در تصرف و در متعلقبودنِ زن به یک مرد تعریف میشود. مانند این جمله: موتر از احمد است؛ گفته میشود زن احمد است، خواهر احمد است، مادر احمد است و دختر احمد است.
بهتر است بحث را بازتر کنیم. یک مرد با هر زنی که همسرش نباشد، ارتباط جنسی داشته باشد در نظر خود، در نظر جامعه و در نظر همسر خود حرام نمیشود. از ارتباط جنسی خود با زنان دیگر دچار عذاب وجدان نمیشود. حتا به این ارتباط افتخار نیز میکند. مردان دیگر به آن مرد با حسرت نگاه میکنند و ارتباط او را با زنان نشانی از موفقیت او میدانند. اما اگر خلاف این رویداد را در نظر بگیریم و به جای این مرد یک زن را قرار بدهیم، وضعیت کاملاً فرق میکند. اصولاً نباید فرق کند. اگر زن در رابطهی جنسی برونهمسری حرام میشود مرد نیز باید حرام شود.
اساساً نگاه حلال و حرام به انسان بهخصوص به زن نادرست است. باید نگاه ما به انسان بهخصوص به زن نگاه حقوقی و حقوق بشری باشد. نگاههای بدویای که زن را طمع جنسی مرد فکر میکند و طبق این طمع جنسی، حکم حلال و حرام را بر زن صادر میکند، به هیچ صورت، درست نیست، بلکه ضد حقوق بشری است. شخصیت انسانی زن را نباید و نمیتوان به کالا، متاع جنسی و غذای مرد تقلیل داد.
متأسفانه اگر زنی دچار خطایی شود یا مورد تجاوز قرار بگیرد، به آن زن چنان نگاه میشود که آن زن حرام شده و مایهی ننگ و شرمساری خانواده شده است. بنابراین زنانیکه دچار خطای جنسی میشوند یا مورد تجاوز جنسی قرار میگیرند از نظر فرهنگی و اخلاقی به آن زن به عنوان فردی منفور، حرامشده و راندهشده دیده میشود. این طرز دید فرهنگی و اخلاقی به زن باعث میشود که زن نیز خود را حرام تصور کند و دچار عذاب وجدان شود.
مرد اگر جرم انجام میدهد یا دچار هرگونه خطا میشود، نسبت به جرم و خطای مرد، برخورد حقوقی صورت میگیرد. مرد پس از سپری کردن دورهی جزای حقوقی خود میتواند به خانواده و جامعه برگردد اما زن اگر جرمی انجام بدهد یا دچار خطایی شود، بنابه نگاه نادرست فرهنگی حلال و حرامی که به زنان وجود دارد، معمولاً زنان نمیتوانند بار دیگر در آغوش خانواده و جامعه برگردد و طبق معمول به زندگی خود ادمه بدهد.
اگر زنی دچار خطا به خصوص دچار خطای جنسی شود؛ برای اینکه حرام شده است و مایهی ننگ خانواده و خویشاوندان خود است، کشته میشود یا ناگزیر به خودکشی میشود. در صورتیکه کشته نشود یا ناگزیر به خودکشی نشود؛ به نهادهای عدلی و حقوقی معرفی شود، بعد از سپری کردن دورهی جزای حقوقی، نمیتواند به خانواده و زندگی قبلی خود برگردد. ناگزیر استکه در گمنامی زندگی کند و بنابه آسیبپذیری که دارد، ممکن به تکرار مورد سوء استفاده قرار بگیرد.
از نظر حقوقی و حقوق بشری زن متاع و طمع جنسی مرد نیست. زن به عنوان انسان باید مانند مرد استقلال و اعتبار حقوقی خود را داشته باشد. نگاه فرهنگی نادرست حلال و حرام نسبت به زن باید بنابه حمایتهای حقوقی و فرهنگی از بین برود. زن دچار هر جرم و خطاییکه شود، اعتبار بشری خود را باید داشته باشد و شخصیت بشری زن از نظر حقوقی همچنان باید محفوظ بماند.
مردان که دچار هر گونه جرم و خطا میشوند، بعد از جرم و خطا شخصیت انسانی آنها حرام نمیشود؛ شخصیت زنان نیز نباید بعد از دچار شدن به جرم و خطایی حرام شود. چنانکه اشاره شد، اصولا نگاه حلال و حرام درکل به انسان و بهخصوص به زنان اشتباه و نادرست است. جرم و خطا همیشه وجود داشته است. مردان و زنان دچار جرم و خطا میشوند. بایستی به زنی که دچار جرم و خطا شده است، نگاه حقوقی داشته باشیم.
ارزش و اعتبار انسانی و بشری زن را به این تقلیل ندهیم که زن فقط اعتبار جنسی دارد؛ بنابراین موقعیکه دچار جرم و خطایی میشود، اعتبار جنسیاش لکهدار میشود. این لکهشدنِ اعتبار جنسیاش باعث میشود که زن حرام شود. اینکه زن دچار خطای جنسی یا هر خطایی دیگری میشود؛ این خطای زن میتواند پیامد جزایی از نظر حقوقی داشته باشد اما لکهدار شدن اعتبار جنسی زن بیشتر ناشی از برداشت فرهنگی جامعهی مردسالار است.
بنابراین باید اشتباههای نادرست فرهنگی جامعهی مردسالار اصلاح شود تا برداشت فرهنگی مردسالارانهی حلال و حرام نسبت به زنان برطرف شود. خلاصه اینکه ذهنیت اشتباه مردان باید اصلاح شود. حلال و حرام بهوجود و بشریت زنان ارتباط ندارد؛ بلکه اعتبار حلال و حرام متعلق به ذهنیت مردانه است. به تأکید باید گفت این ذهنیت مردانه استکه دچارِ برداشتِ اشتباهِ فرهنگی حلال و حرام از وجود زنان است.
منبع: اوگل