به باور نویسنده هنوز هم دیرنشده است، مردم هزاره با توجه به محرومیتها و ستمهای که در درازای تاریخ کشیده اند باید دانش آموختهگان، دانشوران و دانشمندانشان را بشناسند و از دانش و خرد آنان بهره ببرند، به ویژه به….
ترجمه
دست یافتن به صلح پایدار یا توافق درون قومی؟
جنگ زرگری/ساختگی حکومت و طالبان: حامد کرزی با ابداع اصطلاح «برادرانناراضی» نخستین گام را برای ارتقای موقعیتسیاسی طالبان از یک گروه تروریستی و بنیادگرا به یک گروه مخالفسیاسی حکومت دموکراتیک ارتقا داد. ایدهی اعتباردهی به طالبان پس از به قدرت رسیدن اشرفغنی بیشتر و آشکارتر تقویت شد تا آنجا که جنگ میان دولت و طالبان، تبدیل به برنامهای در جهت تطبیق سیاست حذفی به منظور احیای ارتش قومی شد. به طور نمونه، جنرالهایی که از نظر تباری پشتون نبودند، به فرمان اشرفغنی به بازنشستهگی سوق دادهشدند، و برخی جنرالان جوان و آیندهدار هزاره و تاجیک به شکل مرموزی در میدان جنگ کشته شدند. دهها هزار سرباز غیرپشتون در تبانی میان طالبان و سربازان نفوذی قومی در ولایتهای ناامن جنوبی به کام مرگ رفتند. هزاران طالب قاتل بدون محاکمه و پاسخگویی در برابر جنایتهای ضدانسانی که علیه شهروندان افغانستان مرتکب شده بودند، در نخستین روزهای حکومت غنی از زندانهای بگرام و پلچرخی رها شدند تا دوباره به میدان جنگ علیه مردم افغانستان برگردند. بدین ترتیب، دوام سیاستهای انحصارگرایانه و تمامیتخواهانهی اشرف غنی در تمام زمینهها، پیآیندهای ذیل را در جهت تضعیف حکومت و تقویت جایگاه سیاسی و نظامی گروه طالبان در نزد جهانیان بهنمایش گذاشت:
فقدان هویت ملّی در افغانستان
در کشور چندقومیِ افغانستان، علیرغم پیوستگیهای کلان تاریخی، این عنصر در فرایند پرورش محیط انسانی ـ جغرافیایی خود نتوانسته است منبع مطمئن همسویهگری، انسجام و آفرینش روح سازنده و پویای ملّی در میان ساکنان افغانستان باشد. جداافتادگی و بیگانگیِ روح و رفتار ملّی که اکنون در این سرزمین گسترده شده است، ناشی از فقدان درک روشن و اعتماد لازم، از علایق و نمادهای برجسته و پیوستهگر مشترکات تاریخی است.
میر یزدانبخش بهسودی٬ مخالف بیعدالتی و جانبدار حقوق مردم
امیردوست محمدخان از قدرت روزافزون این میر هزاره در هراس بود و دنبال فرصتی میگشت تا او را به قتل رساند. چون توان رویارویی با میر یزدان بخش بهسودی میر قدرتمند هزاره را نداشت، بناء نقشه شوم و توطیه ناجوانمردانه ای را برای کشتن میر هزاره روی دست گرفت. در قدم اول بزرگان قزلباش کابل را به دربار احضار نموده و از آنان خواست که از طرف او میر یزدان بخش را به دربار کابل دعوت کنند. در ضمن برای حفظ جان میر هزاره، حتا بر روی جلد قرآن، مهر نمود که سلامتی میر هزاره را تضمین میکند. در این مورد چارلز میسن انگلیسی که خود در آن دوران در افغانستان بوده و در مسافرتی، که منجر به قتل میر بهسود شد حضور داشته است، در این زمینه چنین نوشته است:
حزب وحدت به مثابه رخداد
حزب وحدت یکی از آنجمله احزاب قومی بود که بر اساس نیاز جامعهی هزاره شکل گرفت. در آغاز مقاومت علیه حکومت کمونیستها در افغانستان، هزارهها نیز همچون دیگر گروههای قومی و مذهبی بهطور پراکنده در گروههای کوچک و ناهماهنگ مبارزه میکردند، اما در نهایت به درگیری و منازعات میانگروهی رسیدند و میان خود درگیر شدند. بنابراین، نیاز آن روز جامعهی هزاره/شیعه این بود که از منازعات میانگروهی بکاهند و به سوی وحدت گروهی بروند تا بتوانند در صحنهی سیاست ملی نیز توان مشارکت داشته باشند.